X

هوش مصنوعی؛ فرشته‌ای با چهره بیکاری

هوش مصنوعی؛ فرشته‌ای با چهره بیکاری

هوش مصنوعی؛ فرشته‌ای با چهره بیکاری

جهان صنعت نیوز – در حالی‌که تبلیغات گسترده پیرامون هوش مصنوعی آن را انقلابی بی‌سابقه معرفی می‌کند، دارون عجم‌اوغلو اقتصاددان شناخته‌شده، در مجموعه‌ای از پژوهش‌ها هشدار می‌دهد که اثرات واقعی AI بر رشد اقتصادی و اشتغال بسیار کمتر از انتظارات است. او تخمین می‌زند که هوش مصنوعی ممکن است تنها سالانه ۰.۰۵ درصد به بهره‌وری اقتصاد آمریکا بیفزاید. عجم‌اوغلو با تأکید بر لزوم هدایت فناوری به‌سوی تقویت کارگران (نه جایگزینی آنان)، خواستار سیاست‌گذاری سنجیده و تنظیم‌گری محتاطانه دولت‌هاست.

آنچه درباره اقتصاد هوش مصنوعی می‌دانیم

با وجود تمام صحبت‌هایی که درباره دگرگون شدن جهان به‌واسطه هوش مصنوعی مطرح می‌شود، تأثیرات اقتصادی آن هنوز کاملاً مشخص نیست. سرمایه‌گذاری‌های بسیار زیادی در این حوزه انجام شده، اما هنوز معلوم نیست که خروجی این فناوری دقیقاً چه خواهد بود.

بررسی هوش مصنوعی بخش مهمی از تحقیقات دارون عجم‌اوغلو، اقتصاددان برنده جایزه نوبل و استاد دانشگاه ماساچوست (MIT)، را تشکیل می‌دهد. او مدت‌هاست که تأثیر فناوری بر جامعه را مطالعه می‌کند؛ از مدل‌سازی‌های مربوط به پذیرش گسترده نوآوری‌ها گرفته تا پژوهش‌های تجربی درباره تأثیر ربات‌ها بر مشاغل.

از آن‌جا که بخش عمده‌ای از رشد اقتصادی از دل نوآوری‌های فناورانه بیرون می‌آید، نحوه استفاده جوامع از هوش مصنوعی برای عجم‌اوغلو اهمیت زیادی دارد. او در ماه‌های اخیر مقالات متعددی درباره اقتصاد این فناوری منتشر کرده است.

او می‌پرسد: «وظایف جدید برای انسان‌ها در دوران هوش مصنوعی از کجا قرار است ایجاد شود؟ به نظر من هنوز نمی‌دانیم، و همین موضوع اصلی ماست. چه برنامه‌هایی واقعاً قرار است شیوه کار ما را دگرگون کنند؟»

اثرات قابل اندازه‌گیری هوش مصنوعی

از سال ۱۹۴۷ تاکنون، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) در آمریکا به‌طور متوسط حدود ۳ درصد در سال بوده و نرخ رشد بهره‌وری نیز حدود ۲ درصد بوده است. برخی پیش‌بینی‌ها ادعا کرده‌اند که هوش مصنوعی می‌تواند این نرخ‌ها را دو برابر کند یا حداقل باعث شود که اقتصاد مسیر رشدی بالاتر از گذشته را طی کند.

اما در مقاله‌ای با عنوان «اقتصاد کلان ساده هوش مصنوعی» که در نشریه Economic Policy منتشر شد، عجم‌اوغلو تخمین می‌زند که هوش مصنوعی در دهه آینده رشد GDP را تنها بین ۱.۱ تا ۱.۶ درصد افزایش خواهد داد، یعنی حدود ۰.۰۵ درصد رشد بهره‌وری در هر سال.

این تخمین بر پایه مطالعات اخیر درباره میزان تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل است. برای مثال، مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۳ که توسط پژوهشگران OpenAI، OpenResearch و دانشگاه پنسیلوانیا انجام شد، نشان داد که حدود ۲۰ درصد از وظایف شغلی در ایالات متحده ممکن است در معرض توانایی‌های AI قرار داشته باشند. همچنین، پژوهشی دیگر در سال ۲۰۲۴ از سوی MIT FutureTech، مؤسسه بهره‌وری و شرکت IBM نشان داد که حدود ۲۳ درصد از وظایف مرتبط با رایانه‌ می‌توانند طی ده سال آینده به شکلی سودآور خودکارسازی شوند. دیگر یافته‌ها نیز نشان می‌دهند که استفاده از AI به‌طور متوسط باعث کاهش ۲۷ درصدی هزینه‌ها می‌شود.

عجم‌اوغلو می‌گوید: «نمی‌گویم ۰.۵ درصد در ده سال بی‌ارزش است. همین هم از هیچ بهتر است. اما در مقایسه با وعده‌هایی که اهالی صنعت و رسانه‌های فناورانه مطرح می‌کنند، این رقم بسیار پایین‌تر از انتظار است.»

برخی دیگر معتقدند که با جابه‌جایی کارگران و تخصیص دوباره آن‌ها پس از تأثیر AI، ممکن است رشد بیشتری حاصل شود. اما از نظر عجم‌اوغلو، این نوع جابه‌جایی‌ها معمولاً سود چندانی ندارند و مهم‌ترین مزایا، همان اثرات مستقیم فناوری هستند.

کدام مشاغل تحت تأثیر قرار می‌گیرند؟

بررسی چنین تخمین‌هایی می‌تواند دید ما را درباره تأثیرات واقعی هوش مصنوعی روشن‌تر کند. بسیاری از تحلیل‌ها از این فناوری به‌عنوان پدیده‌ای انقلابی یاد کرده‌اند، اما نگاه عجم‌اوغلو واقع‌گرایانه‌تر است.
او می‌گوید: «اگر تا سال ۲۰۳۰ نگاه کنیم، فکر می‌کنید اقتصاد آمریکا چقدر به خاطر هوش مصنوعی تغییر خواهد کرد؟ شاید برخی خوش‌بین‌ها فکر کنند میلیون‌ها شغل به خاطر چت‌بات‌ها از بین رفته‌اند، یا عده‌ای با کمک AI ده برابر کارآمدتر شده‌اند. اما من این‌طور فکر نمی‌کنم. اکثر شرکت‌ها به کارهای همیشگی‌شان ادامه خواهند داد. برخی مشاغل خاص ممکن است دچار تغییر شوند، ولی هنوز هم روزنامه‌نگار، تحلیل‌گر مالی و نیروی انسانی خواهیم داشت.»

او بر این باور است که AI عمدتاً روی بخشی محدود از مشاغل دفتری که نیازمند پردازش اطلاعات زیاد هستند، تأثیر می‌گذارد؛ یعنی کارهایی مثل خلاصه‌سازی داده‌ها، تطبیق تصاویر و شناسایی الگوها. این‌ها حدود ۵ درصد از اقتصاد را تشکیل می‌دهند.

استفاده از AI برای کمک یا جایگزینی؟

یکی از نگرانی‌های اصلی عجم‌اوغلو این است که آیا AI قرار است به کارمندان کمک کند و بهره‌وری آن‌ها را بالا ببرد، یا آن‌ها را به‌طور کامل جایگزین کند. تفاوت بین کمک به یک زیست‌شناس در تحلیل اطلاعات و جایگزینی یک کارمند مرکز تماس با یک سیستم خودکار، دقیقاً همین‌جاست.

او می‌گوید: «استدلال من این است که ما در حال حاضر AI را در مسیر اشتباهی به کار می‌گیریم. بیش از حد به دنبال خودکارسازی هستیم و نه به دنبال تقویت دانش و بهره‌وری کارمندان.»

در کتاب قدرت و پیشرفت (۲۰۲۳)، عجم‌اوغلو و جانسون صراحتاً این سؤال را مطرح می‌کنند که فناوری چه کسی را منتفع می‌کند؟ آیا سود حاصل از نوآوری‌ها فقط به نفع نخبگان است یا کارگران هم سهمی دارند؟

به باور آن‌ها، بهترین مسیر آن است که فناوری در خدمت افزایش توانایی و بهره‌وری کارگران قرار گیرد، نه جایگزینی آن‌ها.

اما بسیاری از کاربردهای کنونی هوش مصنوعی، به‌ویژه نوع مولد آن، به‌دنبال شبیه‌سازی کامل انسان‌ها هستند و معمولاً فقط کمی بهتر از انسان عمل می‌کنند، ولی برای شرکت‌ها ارزان‌ترند. این چیزی است که عجم‌اوغلو «فناوری به‌زور قابل قبول» می‌نامد؛ نه واقعاً برتر، بلکه صرفاً مقرون‌به‌صرفه‌تر.

تاریخ چه می‌گوید؟

در مقاله‌ای با عنوان «یادگیری از ریکاردو و تامپسون» که در نشریه Annual Reviews in Economics منتشر شد، عجم‌اوغلو و جانسون استدلال می‌کنند که تاریخ نشان می‌دهد فناوری‌ها معمولاً به‌طور خودکار به نفع جامعه تمام نمی‌شوند. آن‌ها مثال انگلستان در قرن ۱۹ را مطرح می‌کنند که بهبود وضعیت کارگران تنها پس از سال‌ها مبارزه و فشار اجتماعی رخ داد.

در آن مقاله آمده است: «دستمزدها معمولاً زمانی افزایش می‌یابند که کارگران بتوانند برای کسب سهم خود از رشد بهره‌وری، فشار وارد کنند.»

سرعت مناسب برای نوآوری چیست؟

اگر فناوری رشد اقتصادی ایجاد می‌کند، شاید تصور شود که هرچه سریع‌تر پیش برویم، بهتر است. اما در مقاله‌ای با عنوان «تنظیم فناوری‌های تحول‌آفرین» که در نشریه American Economic Review: Insights منتشر شد، عجم‌اوغلو و دانشجوی دکترایش تاد لنسمن نشان می‌دهند که اگر یک فناوری هم مزایا و هم آسیب‌هایی دارد، باید آن را با سرعتی سنجیده‌تر به کار گرفت.

در این مقاله آمده: «اگر آسیب‌های اجتماعی فناوری زیاد باشد و با میزان بهره‌وری آن متناسب باشد، در آن صورت رشد سریع‌تر می‌تواند به معنای پذیرش بهینه‌ی کندتر باشد.»

به بیان ساده، فناوری‌هایی که می‌توانند به بازار کار آسیب بزنند یا باعث گسترش اطلاعات نادرست شوند، بهتر است با احتیاط بیشتری به کار گرفته شوند.

چطور باید AI را با سرعت مناسب پیش برد؟

عجم‌اوغلو می‌گوید: «نقش تنظیم‌گری دولت در اینجا مهم است.» البته هنوز مشخص نیست چه نوع سیاست‌گذاری‌هایی در ایالات متحده یا سایر کشورها برای AI اعمال خواهد شد.

به‌گفته‌ او، اگر موج هیجان‌زده‌ی سرمایه‌گذاران و رسانه‌ها درباره AI فروکش کند، شاید این شتاب‌زدگی نیز کمتر شود. او می‌افزاید: «دلیل سرعت زیاد فعلی، تبلیغات سرمایه‌گذاران خطرپذیر است که فکر می‌کنند به هوش مصنوعی عمومی نزدیک شده‌ایم. ولی به‌نظر من این هیجان باعث سرمایه‌گذاری‌های اشتباه شده و بسیاری از کسب‌وکارها بدون اینکه بدانند دقیقاً باید چه کنند، وارد ماجرا شده‌اند.»

در نهایت، او می‌گوید: «هرچه سریع‌تر بروید و هرچه این هیاهو بیشتر باشد، اصلاح مسیر سخت‌تر خواهد شد. وقتی با سرعت ۲۰۰ مایل در ساعت حرکت می‌کنید، انجام یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای تقریباً غیرممکن است.»

نوشته هوش مصنوعی؛ فرشته‌ای با چهره بیکاری اولین بار در جهان صنعت نیوز. پدیدار شد.

جهان صنعت نیوز – در حالی‌که تبلیغات گسترده پیرامون هوش مصنوعی آن را انقلابی بی‌سابقه معرفی می‌کند، دارون عجم‌اوغلو اقتصاددان شناخته‌شده، در مجموعه‌ای از پژوهش‌ها هشدار می‌دهد که اثرات واقعی AI بر رشد اقتصادی و اشتغال بسیار کمتر از انتظارات است. او تخمین می‌زند که هوش مصنوعی ممکن است تنها سالانه ۰.۰۵ درصد به بهره‌وری اقتصاد آمریکا بیفزاید. عجم‌اوغلو با تأکید بر لزوم هدایت فناوری به‌سوی تقویت کارگران (نه جایگزینی آنان)، خواستار سیاست‌گذاری سنجیده و تنظیم‌گری محتاطانه دولت‌هاست.

آنچه درباره اقتصاد هوش مصنوعی می‌دانیم

با وجود تمام صحبت‌هایی که درباره دگرگون شدن جهان به‌واسطه هوش مصنوعی مطرح می‌شود، تأثیرات اقتصادی آن هنوز کاملاً مشخص نیست. سرمایه‌گذاری‌های بسیار زیادی در این حوزه انجام شده، اما هنوز معلوم نیست که خروجی این فناوری دقیقاً چه خواهد بود.

بررسی هوش مصنوعی بخش مهمی از تحقیقات دارون عجم‌اوغلو، اقتصاددان برنده جایزه نوبل و استاد دانشگاه ماساچوست (MIT)، را تشکیل می‌دهد. او مدت‌هاست که تأثیر فناوری بر جامعه را مطالعه می‌کند؛ از مدل‌سازی‌های مربوط به پذیرش گسترده نوآوری‌ها گرفته تا پژوهش‌های تجربی درباره تأثیر ربات‌ها بر مشاغل.

از آن‌جا که بخش عمده‌ای از رشد اقتصادی از دل نوآوری‌های فناورانه بیرون می‌آید، نحوه استفاده جوامع از هوش مصنوعی برای عجم‌اوغلو اهمیت زیادی دارد. او در ماه‌های اخیر مقالات متعددی درباره اقتصاد این فناوری منتشر کرده است.

او می‌پرسد: «وظایف جدید برای انسان‌ها در دوران هوش مصنوعی از کجا قرار است ایجاد شود؟ به نظر من هنوز نمی‌دانیم، و همین موضوع اصلی ماست. چه برنامه‌هایی واقعاً قرار است شیوه کار ما را دگرگون کنند؟»

اثرات قابل اندازه‌گیری هوش مصنوعی

از سال ۱۹۴۷ تاکنون، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) در آمریکا به‌طور متوسط حدود ۳ درصد در سال بوده و نرخ رشد بهره‌وری نیز حدود ۲ درصد بوده است. برخی پیش‌بینی‌ها ادعا کرده‌اند که هوش مصنوعی می‌تواند این نرخ‌ها را دو برابر کند یا حداقل باعث شود که اقتصاد مسیر رشدی بالاتر از گذشته را طی کند.

اما در مقاله‌ای با عنوان «اقتصاد کلان ساده هوش مصنوعی» که در نشریه Economic Policy منتشر شد، عجم‌اوغلو تخمین می‌زند که هوش مصنوعی در دهه آینده رشد GDP را تنها بین ۱.۱ تا ۱.۶ درصد افزایش خواهد داد، یعنی حدود ۰.۰۵ درصد رشد بهره‌وری در هر سال.

این تخمین بر پایه مطالعات اخیر درباره میزان تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل است. برای مثال، مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۳ که توسط پژوهشگران OpenAI، OpenResearch و دانشگاه پنسیلوانیا انجام شد، نشان داد که حدود ۲۰ درصد از وظایف شغلی در ایالات متحده ممکن است در معرض توانایی‌های AI قرار داشته باشند. همچنین، پژوهشی دیگر در سال ۲۰۲۴ از سوی MIT FutureTech، مؤسسه بهره‌وری و شرکت IBM نشان داد که حدود ۲۳ درصد از وظایف مرتبط با رایانه‌ می‌توانند طی ده سال آینده به شکلی سودآور خودکارسازی شوند. دیگر یافته‌ها نیز نشان می‌دهند که استفاده از AI به‌طور متوسط باعث کاهش ۲۷ درصدی هزینه‌ها می‌شود.

عجم‌اوغلو می‌گوید: «نمی‌گویم ۰.۵ درصد در ده سال بی‌ارزش است. همین هم از هیچ بهتر است. اما در مقایسه با وعده‌هایی که اهالی صنعت و رسانه‌های فناورانه مطرح می‌کنند، این رقم بسیار پایین‌تر از انتظار است.»

برخی دیگر معتقدند که با جابه‌جایی کارگران و تخصیص دوباره آن‌ها پس از تأثیر AI، ممکن است رشد بیشتری حاصل شود. اما از نظر عجم‌اوغلو، این نوع جابه‌جایی‌ها معمولاً سود چندانی ندارند و مهم‌ترین مزایا، همان اثرات مستقیم فناوری هستند.

کدام مشاغل تحت تأثیر قرار می‌گیرند؟

بررسی چنین تخمین‌هایی می‌تواند دید ما را درباره تأثیرات واقعی هوش مصنوعی روشن‌تر کند. بسیاری از تحلیل‌ها از این فناوری به‌عنوان پدیده‌ای انقلابی یاد کرده‌اند، اما نگاه عجم‌اوغلو واقع‌گرایانه‌تر است.
او می‌گوید: «اگر تا سال ۲۰۳۰ نگاه کنیم، فکر می‌کنید اقتصاد آمریکا چقدر به خاطر هوش مصنوعی تغییر خواهد کرد؟ شاید برخی خوش‌بین‌ها فکر کنند میلیون‌ها شغل به خاطر چت‌بات‌ها از بین رفته‌اند، یا عده‌ای با کمک AI ده برابر کارآمدتر شده‌اند. اما من این‌طور فکر نمی‌کنم. اکثر شرکت‌ها به کارهای همیشگی‌شان ادامه خواهند داد. برخی مشاغل خاص ممکن است دچار تغییر شوند، ولی هنوز هم روزنامه‌نگار، تحلیل‌گر مالی و نیروی انسانی خواهیم داشت.»

او بر این باور است که AI عمدتاً روی بخشی محدود از مشاغل دفتری که نیازمند پردازش اطلاعات زیاد هستند، تأثیر می‌گذارد؛ یعنی کارهایی مثل خلاصه‌سازی داده‌ها، تطبیق تصاویر و شناسایی الگوها. این‌ها حدود ۵ درصد از اقتصاد را تشکیل می‌دهند.

استفاده از AI برای کمک یا جایگزینی؟

یکی از نگرانی‌های اصلی عجم‌اوغلو این است که آیا AI قرار است به کارمندان کمک کند و بهره‌وری آن‌ها را بالا ببرد، یا آن‌ها را به‌طور کامل جایگزین کند. تفاوت بین کمک به یک زیست‌شناس در تحلیل اطلاعات و جایگزینی یک کارمند مرکز تماس با یک سیستم خودکار، دقیقاً همین‌جاست.

او می‌گوید: «استدلال من این است که ما در حال حاضر AI را در مسیر اشتباهی به کار می‌گیریم. بیش از حد به دنبال خودکارسازی هستیم و نه به دنبال تقویت دانش و بهره‌وری کارمندان.»

در کتاب قدرت و پیشرفت (۲۰۲۳)، عجم‌اوغلو و جانسون صراحتاً این سؤال را مطرح می‌کنند که فناوری چه کسی را منتفع می‌کند؟ آیا سود حاصل از نوآوری‌ها فقط به نفع نخبگان است یا کارگران هم سهمی دارند؟

به باور آن‌ها، بهترین مسیر آن است که فناوری در خدمت افزایش توانایی و بهره‌وری کارگران قرار گیرد، نه جایگزینی آن‌ها.

اما بسیاری از کاربردهای کنونی هوش مصنوعی، به‌ویژه نوع مولد آن، به‌دنبال شبیه‌سازی کامل انسان‌ها هستند و معمولاً فقط کمی بهتر از انسان عمل می‌کنند، ولی برای شرکت‌ها ارزان‌ترند. این چیزی است که عجم‌اوغلو «فناوری به‌زور قابل قبول» می‌نامد؛ نه واقعاً برتر، بلکه صرفاً مقرون‌به‌صرفه‌تر.

تاریخ چه می‌گوید؟

در مقاله‌ای با عنوان «یادگیری از ریکاردو و تامپسون» که در نشریه Annual Reviews in Economics منتشر شد، عجم‌اوغلو و جانسون استدلال می‌کنند که تاریخ نشان می‌دهد فناوری‌ها معمولاً به‌طور خودکار به نفع جامعه تمام نمی‌شوند. آن‌ها مثال انگلستان در قرن ۱۹ را مطرح می‌کنند که بهبود وضعیت کارگران تنها پس از سال‌ها مبارزه و فشار اجتماعی رخ داد.

در آن مقاله آمده است: «دستمزدها معمولاً زمانی افزایش می‌یابند که کارگران بتوانند برای کسب سهم خود از رشد بهره‌وری، فشار وارد کنند.»

سرعت مناسب برای نوآوری چیست؟

اگر فناوری رشد اقتصادی ایجاد می‌کند، شاید تصور شود که هرچه سریع‌تر پیش برویم، بهتر است. اما در مقاله‌ای با عنوان «تنظیم فناوری‌های تحول‌آفرین» که در نشریه American Economic Review: Insights منتشر شد، عجم‌اوغلو و دانشجوی دکترایش تاد لنسمن نشان می‌دهند که اگر یک فناوری هم مزایا و هم آسیب‌هایی دارد، باید آن را با سرعتی سنجیده‌تر به کار گرفت.

در این مقاله آمده: «اگر آسیب‌های اجتماعی فناوری زیاد باشد و با میزان بهره‌وری آن متناسب باشد، در آن صورت رشد سریع‌تر می‌تواند به معنای پذیرش بهینه‌ی کندتر باشد.»

به بیان ساده، فناوری‌هایی که می‌توانند به بازار کار آسیب بزنند یا باعث گسترش اطلاعات نادرست شوند، بهتر است با احتیاط بیشتری به کار گرفته شوند.

چطور باید AI را با سرعت مناسب پیش برد؟

عجم‌اوغلو می‌گوید: «نقش تنظیم‌گری دولت در اینجا مهم است.» البته هنوز مشخص نیست چه نوع سیاست‌گذاری‌هایی در ایالات متحده یا سایر کشورها برای AI اعمال خواهد شد.

به‌گفته‌ او، اگر موج هیجان‌زده‌ی سرمایه‌گذاران و رسانه‌ها درباره AI فروکش کند، شاید این شتاب‌زدگی نیز کمتر شود. او می‌افزاید: «دلیل سرعت زیاد فعلی، تبلیغات سرمایه‌گذاران خطرپذیر است که فکر می‌کنند به هوش مصنوعی عمومی نزدیک شده‌ایم. ولی به‌نظر من این هیجان باعث سرمایه‌گذاری‌های اشتباه شده و بسیاری از کسب‌وکارها بدون اینکه بدانند دقیقاً باید چه کنند، وارد ماجرا شده‌اند.»

در نهایت، او می‌گوید: «هرچه سریع‌تر بروید و هرچه این هیاهو بیشتر باشد، اصلاح مسیر سخت‌تر خواهد شد. وقتی با سرعت ۲۰۰ مایل در ساعت حرکت می‌کنید، انجام یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای تقریباً غیرممکن است.»

شناسه :
515195
لینک کوتاه :

لینک کپی شد

دارون عجم‌اوغلو هشدار می‌دهد که هیاهوی پیرامون هوش مصنوعی، بیشتر از واقعیت اقتصادی آن پیشی گرفته است.
نوشته هوش مصنوعی؛ فرشته‌ای با چهره بیکاری اولین بار در جهان صنعت نیوز. پدیدار شد.

منبع: ​​جهان صنعت نیوز

Istanbulim: